خرید اشتراک از پایگاه اینترنتی دی ال سل

  • 04533459102
  • 09334592731
  • این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید

آموزش ها و مقالات

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 شیخ شدیداً از رشوه بیزار بود!


 تنکابنی برای موضوعی که با منافع ملی ایران در تضاد بود، دست به دامان شیخ زد ولی این بار نیز مأیوس برگشت...


* پیشنهاددهندگان رشوه، ناکام باز می‏گردند!
اصولاً تاریخ، مواردی را نشان می‏دهد که به شیخ، پیشنهاد رشوه شده تا از نظر و تصمیم خویش بازگردد، ولی او قاطعانه از قبول این امر سرباز زده است. یکی از کسانی که کوشید با رشوه دادن به شیخ، مقصود خویش را پیش ببرد ولی ناکام برگشت، محمدولی خان ملقب به نصرالسلطنه و سپهدار تنکابنی (بعداً سپهسالار) بود.

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (3 امتیاز)



ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

آمادگی برای شروع ماه مبارک رمضان

از آنجا که نوع و زمان کارها در ایام ماه رمضان با دیگر ماه‌ها تفاوت دارد و از طرفی هم در بعضی خانه‌ها، سالمندان و بچه‌های کم سن و سالی هستند که روزه نمی‌گیرند و باید برای این افراد، صبحانه و ناهار آماده شود و برخی هم بیمار هستند و باید در این ماه، مراقب تغذیه و سلامت آن‌ها هم بود و در ضمن بعضی شب‌ها سفره پر برکت افطار پذیرای مهمانان است، بهتر آن است که خرید آن دسته از مواد غذایی که خراب و فاسدشدنی نیستند مانند برنج، روغن، قند و شکر، حبوبات و انواع گوشت را پیش از شروع این ماه در اولویت قرار دهید و حتی برای آن که خانم خانه مجبور به گذران وقت زیادی در آشپزخانه نباشد، خوب است از هم اکنون برخی از مواد غذایی را به صورت نیمه آماده و بهداشتی در منزل تهیه و در یخچال و فریزر نگهداری کنید.

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (4 امتیاز)


ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

دوره صفوی: رونق نگارگری با مرگ سلطان حسین بایقرای تیموری در حدود سال 1911هـ.ق نیروهای جدیدی در شرق و غرب ایران بوجود آمدند. نیروهای ازبک به رهبری محمد شیبانی از منطقه ی اطراف رودخانه ی سیردریا برخاستند و در سال 913ه،.ق اندکی بعد از مرگ سلطان حسین ، هرات را متصرف شدند. اسماعیل در همین ایام ، نیروهای قزلباش را در گیلان و اردبیل دور خود جمع کرد تا انتقام خون پدرش را از شیروانشاه آق قویونلو بگیرد. او از نوادگان شیخ صفی اردبیلی بنیانگذار فرقه ی صوفیان در اردبیل بود که تا اواسط قرن نهم هـ.ق ثروت و قدرت فراوانی به دست آورده بود.
اسماعیل موجب شکست آق قویونلو در سال 906هـ.ق در آذربایجان شد و بر غرب و قسمت هایی از آسیای صغیر استیلا یافت و تا سال 913 هـ.ق بغداد و خوزستان را نیز به زیز سلطه ی خود درآورد. شاه اسماعیل بعد از غرب متوجه شرق شد و در سال 915 هـ.ق خان شیبانی را در مرو شکست داد و به این طریق وارث و جانشین دودمان تیموری در ناحیه ی خراسان گردید. او در سال 920 هـ.ق در جنگ چالدران از سلطان سلیم عثمانی شکست خورد.

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (4 امتیاز)


ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

مراحل زندگی پسرهامراحل زندگی پسرها به 10 دوره تقسیم میشه که در ادامه میتونید اونها رو بخونید.

 شش سال اول زندگی:
- گریه نکن
- شیطونی نکن
- دست تو دماغت نکن
- تو شلوارت پی پی نکن
- مامانت رو اذیت نکن
- روی دیوار نقاشی نکن
- انگشتت رو تو پریز برق نکن
- شب ها تو جات جیش نکن
- با اون پسر بی تربیته بازی نکن
- اسباب بازی ها رو تو دهنت نکن

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 امتیاز)


امتیاز کاربران

ستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعالستاره فعال

تا حالا دقت کردین

تا حالا دقت کردین ؟!

تا حالا دقت کردین تمام مریضا توی فیلما و سریالای ایرانی، انتهای راهرو سمت راست بستری هستن !

*****

تا حالا دقت کردین وقتی عجله نداری همه ی چراغا سبزن و راهها خلوت وقتی دیرت شده همه ی چراغا قرمزند و راهها بسته؟

*****

تا حالا دقت کردین هر وقت یه تیکه یخ از دستت افتاده روی زمین با لگد زدی که بره زیر یخچال!

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 امتیاز)

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

مرکز عظمت های روزگار


افکار جامعه و عقول بشر کسى را که در راه یارى حق، فداکارى و از خودگذشتگى نشان دهد مالک تمام عظمت ها و فضایل مى دانند و هرچه درجه فداکارى عالیتر و خالص تر باشد عظمت شخصیت او در دل ها بیشتر مى شود. در این میان، فداکارى بی‌مانند سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السّلام بقدرى پایه او را بالا برده که در هر میدان مقایسه و مسابقه مى تواند با همین یک صفت از صاحب هر خُلق کریم سبقت گیرد.


آری، ظهور آن استقامت و شجاعت و پایدارى و مناعت از هیچکس قابل تحقق نیست مگر آنکه در نواحى دیگر اخلاق نیز عظیم و برجسته و ممتاز باشد. ایمان و معرفت، یقین، بصیرت، توکل و اعتماد بر خدا، زهد و صبر باید بحد اعلا و وفور در شخص وجود داشته باشد تا بتواند مظهر آن آیات عظیمه و عجیبه گردد.

علائلى مى گوید: ما عظمائى را که مى شناسیم هر کدام از جهتى با عظمت بوده اند یکى از جهت شجاعت و یکى از ناحیه مردانگى، و دیگرى براى زهد، و یکى از جهت فداکارى، و یکى از ناحیه علم; اما عظمت در هر لباس و از هر جهت و در هر نمایش انسانى به قسمى که سرچشمه هر عظمت و نمونه بزرگوارى در هر شکل و قیافه باشد که مردم او را ببینند، منحصر به شخص حسین - علیه السّلام - است. مردى که از هر نظر به او نگاه کنى، و بهر جهت که او را ببینى عظمت و بزرگى ببینى، مردى است که مجمع عظمتها و مرکز اقتران بزرگى هاست. مردى که از عظمت نبوت محمد - صلی الله علیه وآله - و عظمت مردانگى على - علیه السّلام -  و عظمت فضیلت فاطمه - علیهاالسّلام - به وجود آمده، نمونه عظمت انسانى و نشان نشانه هاى آشکار بزرگى است. پس یاد او و ذکر حالات او فقط یاد و ذکر یک مرد بزرگ نیست بلکه یاد و تذکار انسانیت جاویدان است. (1)

عقاد مى گوید:
حسین - علیه السّلام - پنجاه و هفت سال زندگى کرد. او با این که دشمنانى داشت که هیچ امتناعى از خلاف واقع گفتن نداشتند، هیچ یک از آنان براى او عیبى پیدا نکرد و هیچ کس عظمت ها و فضایل او را نتوانست منکر شود. حتى وقتى که نامه عتاب آمیز حسین - علیه السّلام - به معاویه رسید و اطرافیانش به او گفتند که نامه توهین آمیز به حسین - علیه السّلام - بنویسد، چنین پاسخ داد: من در على - علیه السّلام - چیزى یافتم که درباره او ]مغالطه و افترا[ به راه بیندازم، ولى درباره حسین - علیه السّلام - هیچ چیز قابل سفسطه اى نمى بینم.(2)

بهترین نشانه زهد کامل و خوار شمردن دنیا همان فداکارى و گذشت آن امام مجاهد مظلوم از جان خود و جوانان و برادران و اصحاب و یاران، و تن دادن به آن همه مصیبت و بلا بود. اگر دنیا و مال و نعمت آن، در نظر کسى بى قدر و ارزش نباشد نمى تواند اینگونه در راه حق و یارى دین خدا و بزرگداشت هدف عالى خود پایدارى و استقامت ورزد

و هم او گفته است: کربلا امروز حرمى است که مسلمانان آن را براى عبرت و یاد بود و غیر مسلمین براى مشاهده و تماشا، زیارت مى کنند ولى حق اینست که کربلا باید زیارتگاه هرکسى باشد که براى نوع بشر نصیبى از قدس و فضیلت مى شناسد ... ، هر کس به اعمال او در کربلا نگاه کند گمان مى کند میان اخلاق شریفه او مسابقه اى برقرار شده پس نمى توان دانست حسین - علیه السّلام - در شجاعتش شجاعتر یا در صبرش شکیباتر یا در کرمش کریمتر یا در ایمان و غیرتش بر حق بیشتر بود.(3)

با اینکه وصف عظمت هاى وجود امام حسین علیه السّلام از عهده ما خارج است و نباید توقع داشت کسى بتواند آن همه عظمت را توصیف نماید; با این حال برخى از نواحى کمال اخلاقى و علمى آن حضرت را جداگانه بطور اختصار یاد مى کنیم تا معلوم شود آن وجودی که مظهر کامل عظمت، استقامت، و صبر و فداکارى در راه حق شد، صاحب تمام عظمتهاى انسانى و مرکز همه بزرگواریها بود.

دانش و بصیرت
اخبارى که حاکى از علم و ذوق سرشار، قوت فطانت، استعداد و قریحه و استحکام منطق امام حسین علیه السّلام است، بیشتر از اینست که شمرده شود، آن حضرت به نوعى در مسائل علمی اظهار نظر مى کرد و فتوا مى داد که موجب تحیر مردم مى شد، تا حدّى که عبدالله بن عمر در حق او گفت:

«اِنَّهُ یَغْرُّ الْعِلْمَ غَرّاً»(4)

در حالات سیدالشهداء علیه السّلام هرچه انسان دقیقتر شود بیشتر به این رمز مى رسد که یک بصیرت خارق العاده و بینش غیبى در امر دین راهنماى آن حضرت بوده است. علم و دانش آن حضرت از احتجاجات او با دشمنان بخصوص معاویه و مروان، و نامه هائى که به معاویه مرقوم فرموده و خطبه هائى که به مناسباتى انشاء نموده و از دعاى عرفه، و دعاهاى دیگر که از آن حضرت در کتابهاى شیعه و سنى نقل شده ظاهر و آشکار است.

بصیرت

معاویه وقتى مى خواست حلقه علم و تدریس امام و مجمع مردم را در گرد شمع وجود آن حضرت در مسجد پیغمبر صلّى الله علیه و آله معرفى کند به مردى از قریش مى گوید:

« فَتِلْکَ حَلْقَةُ اَبیعَبْدِ اللهِ مُۆْتَزِراً اِلى اَنْصافِ ساقَیْهِ»(5)

علائلى مى گوید: معاویه که خود را با آنچه او را احاطه کرده از تاریکیهاى زخارف و زیورها و پادشاهى دنیا مى بیند، و حسین - علیه السّلام - را مى بیند با آنچه او را احاطه کرده از حقیقت عظمى، پس نسبتى مثل عدم و وجود مى بیند و مقصودش از این کلام این است که: دنیا با همه اسباب عظمتهایش در درگاه حسین - علیه السّلام - جمع شده و تمام افتخارات براى او فراهم آمده مثل آنکه تمام دنیا در یک مکان جمع شده باشد.

عبادت و بندگی
اگر کسى بخواهد حال دعا و پرستش و مسکنت آن حضرت را در درگاه خدا بداند به همان دعاى معروف عرفه رجوع کند کافى است. لکن با این حال عبدالله بن زبیر در وصف عبادت او گفت:

«لَقَدْ کانَ قَوّاماً بِاللَّیْلِ صَوّاماً بِالنَّهارِ»

آری، در شبانه روز هزار رکعت نماز به جا مى آورد، و بیست و پنج مرتبه پیاده حج گذارد. (6)

کربلا امروز حرمى است که مسلمانان آن را براى عبرت و یاد بود و غیر مسلمین براى مشاهده و تماشا، زیارت مى کنند ولى حق اینست که کربلا باید زیارتگاه هرکسى باشد که براى نوع بشر نصیبى از قدس و فضیلت مى شناسد

علائلى مى گوید: در آنچه از اخبار و تاریخ حسین - علیه السّلام - نزد ما است مى بینیم که حسین - علیه السّلام - کمال مواظبت را در تأسّى به جدش داشت، بطورى که از همه جهات و نواحى نمونه کامل پیغمبر بود، و آنچنان از دنیا و نعمتهاى آن دل کنده بود که وقتى به امام زین العابدین - علیه السّلام - گفته شد چه کم اند فرزندان پدرت؟ در پاسخ فرمود: عجب دارم چگونه صاحب فرزند شد و حال اینکه از نماز و عبادت در شب و روز فارغ نبود پس کسى که چنین باشد کجا فرصت آن دارد که به زنان بپردازد.

اما همین کسى که همه حالات، و سکون، و حرکت، و فکر و تأملاتش الهى بود مى بینیم که در جهاد فداکارانه شمشیر مى زد، و از خود گذشته بود، و هیچ کار و تکلیفى او را از وظیفه و تکلیف دیگر باز نمى داشت.(7)

زهد و بریدگی از دنیا
بهترین نشانه زهد کامل و خوار شمردن دنیا همان فداکارى و گذشت آن امام مجاهد مظلوم از جان خود و جوانان و برادران و اصحاب و یاران، و تن دادن به آن همه مصیبت و بلا بود. اگر دنیا و مال و نعمت آن، در نظر کسى بى قدر و ارزش نباشد نمى تواند اینگونه در راه حق و یارى دین خدا و بزرگداشت هدف عالى خود پایدارى و استقامت ورزد تا به حدّى که بدن قطعه قطعه عزیزانش را ببیند و صداى ناله کودکانش را از زحمت تشنگى بشنود و گریه زن و بچه، دل پر از مهر و عاطفه او را به درد آورد و بر پیکرش آن همه زخمهاى کارى وارد شود ولى در یارى دین خدا ثابت و پا برجا بماند و در مقابل باطل نرمش نشان ندهد و مانند کوه تمام این مصائب او را تکان ندهد.

علائلى مى گوید: حسین - علیه السّلام - به کلّ وجود و تمام هستیش از دنیا رو گردانده بود. حسین - علیه السّلام - در این ناحیه، بزرگ و یگانه بود، زندگى دنیا را خوار مى شمرد، و از مرگ بیم و هراسى نداشت، و بجز برهان پروردگارش که همه چیز را فداى آن مى کرد به هیچ چیز نظر ندوخت.(8)

 پی نوشت:
1) سمو المعنى فى سمو الذات، ص 104 تا 106.
2) ابوالشهداء، ص 73.
3) همان، ص 154 و 150 و 159.
4) سمو المعنى، ص 148
5) همان، ص 98 نقل از تاریخ ابن عساکر، ج 4، ص 322.
6) استیعاب، ج 1، ص 382. اسدالغابه، ج 2، ص 20 . تذکرة الخواص، ص 244. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 219. تاریخ ابى الفداء، ج 2، ص 107.
7) سمو المعنی، ص 102.
8) همان، ص 119 و 102.

منبع: تبیان

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (2 امتیاز)

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

احساسات ظاهری ، احساسات باطنی


در سوم شعبان، شادی و سرور به سراغ خاندان رسالت علیهم السلام آمد، زیرا امام حسین علیه السلام پا به دنیا گذارد. با این حال نقل شده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این روز گریست. این حالت، برای محبان خاندان رسالت علیهم السلام درس آموز است و تنظیم حالات روانی را به آنها می‌آموزد. در اینجا می‌خواهیم قدری درباره علت این گریه بیندیشیم.
 غمی بزرگ در یک روز شاد
نوزاد حتی اگر گریان باشد وقتی برای اولین بار در دستان والدین و خویشان خود قرار می‌گیرد برق شادی را در دلشان می‌جهاند و لبخند شعف را بر لبانشان می‌شکفد. همین اتفاق برای پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه وآله رخ داد آنگاه که میوه دل خود، حسین بن علی علیهماالسلام را برای اولین بار در دست گرفت. در سیره رسول خدا صلی الله علیه وآله، تارک الدنیا بودن روا نیست. دیدار نوه نورسیده، او را خشنود و شادمان کرده ‌است اما قضیه به این سادگی‌ها هم نیست.
‌نقل شده است که در گوش راست اذان و در گوش چپ ایشان اقامه گفتند، آنگاه او را در دامن خود گذاشته و گریستند، زیرا که گروه سمتکار او را خواهند کشت. مشروح این نقل را می‌توانید از اینجا بخوانید.

در نگاه اولیه این کار ممکن است قدری عجیب و باورنکردنی و حتی تناقض آمیز به نظر آید. سوالی که اینجا مطرح می‌شود آن است که چرا این رفتار پیامبر صلی الله علیه وآله در نظر ما عجیب است؟ چگونه می‌توان در کنار شادی غمگین هم بود؟

در حقیقت پاسخ این سوال را باید از راه عملی جستجو کرد یعنی با عمل به دین و دوستی اولیای خدا می‌توانیم این حالات را درک کنیم؛ اما برای شرح نظری آن، فراموش نباید کرد که اساسا هرگونه مقایسه خود با پیامبر و اهل بیت علیهم السلام اشتباه است. دردها و لذت های این خاندان هرگز سطحی و تک بعدی نیست. ما هم هرچه در راه پیروی سبک زندگی این خاندان موفق تر باشیم، حالات اینچنینی بیشتری نصیبمان می‌شود. هرچه وسیع‌نگر تر باشیم شادی ها و غم هایمان هم عمیق تر و پایدارتر می‌شود.

نشانه حقیقی بودن ایمان آن است که نه در خوشی‌ها و نه در مشکلات، آخرت را از یاد نبریم. هرچه به آخرت و باقی بودن لذت ها و دردهای آن و فانی بودن لذت ها و دردهای دنیا مومن‌تر باشیم، کمتر دچار خودماندگی در تفکرات و احساسات معمولی می‌شویم

به عبارت دیگر با ایمان و عمل صالح می‌توانیم به جایی برسیم که در عین اینکه در دنیا زندگی می‌کنیم و با مردم ارتباط داریم، اعمالمان جنبه آخرتی و چند بعدی هم پیدا می‌کند. مثلا مردم ما را در حال راه رفتن ببینند اما ما در همان حال بر اثر نیت های الهی که در رفتارمان داریم در نزد خدا و در عالم آخرت در حال عبادت باشیم و همین راه رفتن ساده‌مان هم جنبه آخرتی داشته باشد. حالات روانی هم همینگونه‌اند. می‌توانیم بخاطر امری، شاد به نظر بیاییم اما به دلیل مطلب مهمتری در دل خود غمگین باشیم و یا برعکس.
 
گریه و شادی چند بُعدی
در حقیقت مومنان نمی‌توانند در یک حالت روانی به مدتی طولانی جامد شوند. تأثیر یاد دائمی خدا این است که هیچ چیز نمی‌تواند مومنان را آنقدر مشغول و تحت تأثیر قرار دهد که به مدتی طولانی در یک حالت بمانند. شادی مومنان همیشگی و عمیق است. به همین دلیل شادی‌های ظاهری و سطحی و نیز غم های ظاهری و سطحی، آنها را اسیر نمی‌کند. این امر در واقع رعایت کردن سلسله اولویت ها در زندگی است.

نشانه حقیقی بودن ایمان آن است که نه در خوشی‌ها و نه در مشکلات، آخرت را از یاد نبریم. هرچه به آخرت و باقی بودن لذت ها و دردهای آن و فانی بودن  لذت ها و دردهای دنیا مومن‌تر باشیم، کمتر دچار خودماندگی در تفکرات و احساسات معمولی می‌شویم. شادی ها و افسردگی‌های بی‌مبنا و بچه‌گانه کمتر ما را اسیر می‌کند و افق دید ما بازتر و به مرگ و بعد از مرگ بیناتر می‌شود، هرچند که فراموش نمی‌کنیم که بهره‌ای از حالات دنیایی را هم برای خود نگه داشته باشیم.

مومنان نمی‌توانند در یک حالت روانی به مدتی طولانی جامد شوند. تأثیر یاد دائمی خدا این است که هیچ چیز نمی‌تواند مومنان را آنقدر مشغول و تحت تأثیر قرار دهد که به مدتی طولانی در یک حالت بمانند

عزاداری پیامبر صلی الله علیه وآله بر امام حسین علیه السلام نوزاد هم از نوع گریه‌های روشن و شادی بخش است نه از نوع گریه‌های تیره و افسرده‌کننده. مسأله‌ای که آن حضرت را به گریه انداخت، از نوع مبارزه حقیقت و ظلم است نه از نوع گریه بر کشته شدن فرزند خود؛ بنابراین با شادی نوه دار شدن تعارضی ندارد.

در حقیقت، گریه انواعی دارد و می‌تواند انسان را تاریک و یا روشن کند همانگونه که خنده هم انواعی دارد و می‌تواند باعث تاریکی یا روشنی وجود انسان شود. باید تمرین کنیم تا به تجربه گریه و خنده روشن و آخرتی نائل شویم. هر قدر کسی مومن‌تر باشد امور آخرتی و باطنی برایش مهمتر می‌شود اما در ظاهر زندگی با مردم شاید متوجه عمق درونی بعضی از مومن ها نشویم زیرا هم کارها و هم احساسات آنها چند بعدی و عمیق است.

راه درست زندگی آن نیست که در ظاهر از دنیا فاصله بگیریم،‌ بلکه آن است که در باطن برای دنیا و امور دنیایی برایمان اهمیت و اولویت نداشته باشد و در مقابل، روشنی چشم ما رعایت دستورهای خدا و بهره‌مند شدن از اخلاق محمدی باشد.
منبع: تبیان

 

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (2 امتیاز)

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

 


امام حسین علیه السلام در مرگ پیامبر صلی الله علیه وآله شاید از همه بی تاب تر بود. او اگر چه آن زمان کودک بود اما این جراحت قلبش تا بزرگی التیام نیافت. آن قدر بغض کرد، آن قدر لب برچید، آن قدر گریه کرد که آتش به جان فرشتگان آسمان زد و اگر کفر نبود می گفتم که خدا هم بی تاب شد از این همه بی تابی. آن قدر که محمدی کهتر، پیامبری دیگر، شبیهی از پیامبر را بعدها در دامان حسینش گذاشت تا جگر سوخته اش بدان التیام بیابد.


آن گاه که علی اکبر علیه السلام به دنیا آمد. عجیب بود این شباهت. آن قدر که به محض تولد او، بوی پیامبر صلی الله علیه وآله را در فضای خانه پیچید. محمد بود! به واقع محمد بود! در کوچه و خیابانهای مدینه، که می گذشت همه انگشت حیرت به دندان می گزیدند و ظهور دوباره ی پیامبر صلی الله علیه وآله را به حیرت می نگریستند. در کربلا هم همین شد. اول، تا مدتی هیچ کس او را نمی شناخت. نقاب به صورت انداخته، عمامه ی سحاب بر سر پیچیده و تحت الحنک به گردن بسته بود. گیسوان سیاهش را به دو نیم کرده، نیمی از دو سوی گردن بر شانه آویخته و نیم دیگر بر پشت ریخته، بی هیچ کلام شروع به گشت زدن در میدان کرد. با جلال و جبروت، میدان را در زیر پایش به لرزه در می آورد و دلهای دشمنان را میان زمین و آسمان معلق نگاه می داشت. نفس در سینه ها حبس شده بود و همه ی چشمها نگران این سوار بود. انگار سر و گردن سپاه دشمن همه به ریسمانی بسته بود در دستهای او که با گردش او سرها و گردنها نیز می چرخید و دور شمسی او را دنبال می کرد.

اما گهگاه سرها پیشتر می آید و نگاه ها حیران تر می شود. این همان لحظه ها بود که باد، نقاب را از صورت او کنار می زد و بخشی از شمیل او را عیان می کرد.

خیال کن ماهی در آسمان که ابر و باد با چهره ی او نه، که با نگاه مردم بازی می کنند. همین که چشمها می خواهند جرعه ای از روشنای او را بنوشند، ابر و باد دست به دست هم می دهند و چشمه ی نور را می پوشاند. ابر اما ناگهان کنار رفت، نقاب به بالا گریخت و قرص ماه تماما نمایان شد. فغان از سپاه دشمن برخاست که: والله این رسول الله است! این پیامبر خاتم است! این نبی اکرم است...

درباره شخصیت علی اکبر علیه السلام گفته شده، که وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم صلی الله علیه وله بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب علیه السلام به ارث برده و جامع کمالات، محامد و محاسن بود

از نسل پاکان
حضرت علی بن الحسین علیهماالسلام ملقب به «علی اکبر» بنا به روایتی در یازدهم شعبان المعظم سال 33 هجری قمری، در مدینه منوره دو سال چشم به جهان گشود. پدر گرامی اش امام حسین علیه السلام و مادر بزرگوار ایشان لیلا دختر ابى مره ثقفی می باشد.

او از طایفه خوش نام و شریف بنی هاشم بود. و به بزرگانی چون پیامبر اسلام، حضرت فاطمه زهرا، امیر مۆمنان علی بن ابی طالب و امام حسین علیهم السلام نسبت دارد . ابوالفرج اصفهانی از مغیره روایت کرد: روزی معاویه بن ابی سفیان به اطرافیان و هم نشینان خود گفت: به نظر شما سزاوارترین و شایسته ترین فرد امت به امر خلافت کیست؟ اطرافیان گفتند: جز تو کسی را سزاوارتر به امر خلافت نمی شناسیم! معاویه گفت: این چنین نیست. بلکه سزاوارترین فرد برای خلافت، علی بن الحسین است که جدّش رسول خدا می باشد و در وی شجاعت و دلیری بنی هاشم، سخاوت بنی امیه و فخر و فخامت ثفیف تبلور یافته است.

اما با این که حضرت علی اکبر علیه السلام به سه طایفه معروف عرب پیوند و خویشاوندی داشته است، با این حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهیان یزید، هیچ اشاره ای به انتسابش به بنی امیه و ثفیف نکرد، بلکه هاشمی بودن و انتساب به اهل بیت علیهم السلام را افتخار خویش دانست و در رجزی چنین سرود:

أنا عَلی بن الحسین بن عَلی                                 نحن بیت الله آولی یا لنبیّ

أضربکَم با لسّیف حتّی یَنثنی                                 ضَربَ غُلامٍ هاشمیّ عَلَویّ

وی نخستین شهید بنی هاشم در روز عاشورا بود و در زیارت شهدای معروفه نیز آمده است:
«سَلامُ علیکَ یا اوّل قتیل مِن نَسل خَیْر سلیل»

حضرت محمد

جمال نبوی
درباره شخصیت علی اکبر علیه السلام گفته شده، که وی جوانی خوش چهره، زیبا، خوش زبان و دلیر بود و از جهت سیرت و خلق و خوی و صباحت رخسار، شبیه ترین مردم به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بود و شجاعت و رزمندگی را از جدش علی ابن ابی طالب علیه السلام  به ارث برده و جامع کمالات، محامد و محاسن بود.

در روایتی به نقل از شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصائص الحسینیه آمده است: اباعبدالله الحسین علیه السلام هنگامی که علی اکبر علیه السلام را به میدان می فرستاد، به لشگر خطاب کرد و فرمود:

« یا قوم، هولاءِ قد برز علیهم غلام، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله... ؛

ای قوم، شما شاهد باشید، پسری را به میدان می فرستم، که شبیه ترین مردم از نظر خلق و خوی و منطق به رسول خدا است، بدانید هر زمان ما دلمان برای رسول خدا تنگ می شد نگاه به وجه این پسر می کردیم».

بزرگترین علیِ دوران
از آنجا بنا به نقل ابوالفرج اصفهانی، آن حضرت در عصر خلافت عثمان بن عفان (سومین خلیفه) دیده به جهان گشود. این قول مبتنی بر این است که وی به هنگام شهادت 25 ساله بود. در برخی روایات هم سن ایشان را 28 ساله ذکر کرده اند، وی در مکتب جدش امام علی بن ابی طالب علیه السلام و در دامن مهرانگیز پدرش امام حسین علیه السلام در مدینه و کوفه تربیت و رشد و کمال یافت بطوریکه شگفتی همگان، از جمله دشمنانشان را بر انگیخت.

آن بزرگوار به «اکبر» ملقب شد زیرا از امام زین‏العابدین بزرگتر بود. امام سجاد علیه السلام این مطلب را در پاسخ ابن‏زیاد ملعون که پرسید: مگر خداوند علی را در کربلا نکشت؟ فرمودند: من برادری بزرگتر، بنام علی داشتم که شما او را کشتید . گروهی از مورخان امام سجاد علیه السلام را به «على‏اصغر» و این شهید بزرگوار را به «على‏اکبر» توصیف نموده ‏اند.

حضرت علی اکبر علیه السلام به سه طایفه معروف عرب پیوند و خویشاوندی داشته است، با این حال در روز عاشورا و به هنگام نبرد با سپاهیان یزید، هیچ اشاره ای به انتسابش به بنی امیه و ثفیف نکرد، بلکه هاشمی بودن و انتساب به اهل بیت علیهم السلام را افتخار خویش دانست

در رکاب عشق
علی اکبر علیه السلام در ماجرای کربلا حضور فعال داشت و در تمام حالات در کنار پدر بزرگوارش بود و با دشمنان به سختی مبارزه می کرد. در نبرد روز عاشورا دویست تن از سپاه عمر سعد را در دو مرحله به هلاکت رسانید و سرانجام مرّه بن منقذ عبدی بر فرق مبارکش ضربتی زد و او را به شدت زخمی نمود. آن گاه سایر دشمنان، جرأت و جسارت پیدا کرده و به آن حضرت هجوم آوردند و وی را آماج تیغ شمشیر و نیزه ها نمودند و مظلومانه به شهادتش رسانیدند.

امام حسین علیه السلام در شهادتش بسیار اندوهناک و متأثر گردید و در فراقش فراوان گریست و هنگامی که سر خونینش را در بغل گرفت، فرمود:

«ولدی علی! عَلَی الدّنیا بعدک العفا ؛ فرز ندم علی، دیگر بعد از تو اُف بر این دنیا».

ارباب مقابل نوشته اند، که حضرت سیدالساجدین علیه السلام به هنگام دفن پیکرهای پاک شهدا کربلا جسد پاک برادر خویش حضرت علی اکبر علیه السلام را پایین پای پدر بزرگوارش دفن نمود.

پناهگاه درماندگان
در مکتوباتی از آیت الله کاشانی، اینگونه آمده است: حاج عبدالحمید بزاز کربلائی که از اقشار بزازان کربلا بود و مرد شریف و با تقوایی نیز محسوب می شد، برایم نقل نمود که : مدتی در کار و کسب شکست خوردم، به گونه ای که آبرویم به خطر افتاد و ابواب فرج به رویم بسته شد. ناچار مدتی مخفی شدم. روزی یکی از دوستان اهل علم که از اتقیاء نیز بود، به دیدن من آمد وقتی از چگونگی حالم آگاهی یافت، به من گفت: چرا از عظمت حضرت علی اکبر علیه السلام غافل هستی؟ برو و فوری به حضرت متوسل شو. من نیز به حضرت متوسل شدم و بازگشائی و حل تمام مشکلاتم را از حضرت خواستار شدم . بعد از سه روز که به حرم رفتم، تمام مشکلات و گرفتاریهایم به طور عجیبی مرتفع گردید و الحمدلله آبرویم محفوظ ماند.

منبع:تبیان

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 امتیاز)

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال

استرس بای بای


قرار ملاقاتی در آینده نزدیک دارید؟ یا یک جلسه کاری؟ شاید هم باید پیش روی همه دانش آموزان کلاستان کنفرانس بدهید؟ آرامشتان را از دست داده اید. یکجا بند نمی شوید. با انگشتانتان بازی می کنید. کف دستانتان کمی عرق کرده است. اصلاً حس خوبی ندارید. احساس اضطراب می کنید.

اضطراب یک عادت قابل ترک است. شما می‌توانید فکر خود را طوری تربیت کنید که به زندگی از جنبه‌های مثبت‌تری نگاه کند. وقتی بدانید نگرانی خود مشکل اصلی است و به چشم راه‌حل به آن نگاه نکنید، می‌توانید امیدوار باشید که کنترل ذهن نگران خود را دوباره به دست بگیرید.

5 1 1 1 1 1 امتیاز 5.00 (1 امتیاز)

آدرس تلگرام ما - پایگاه اینترنتی دی ال سل

وبسایت dlsell.ir
پشتیبانی support@dlsell.ir
تماس با ما contact@dlsell.ir
راهنمایی help@dlsell.ir
فروشگاه market.dlsell.ir
اینستاگرام dlsell.ir
پشتیبانی تلگرام dlsell@
کانال تلگرام dlsellmarket@
بهترین وضوح تصویر برای مشاهده سایت 1600x900 پیکسل می باشد.
بهترین مرورگرها برای نمایش سایت به ترتیب از راست:
پایگاه اینترنتی دی ال سل   پایگاه اینترنتی دی ال سل   پایگاه اینترنتی دی ال سل   پایگاه اینترنتی دی ال سل   پایگاه اینترنتی دی ال سل

سرورهای ایرانی

تمامی حقوق این سایت متعلق به " پایگاه اینترنتی دی ال سل " می باشد.
طـبق ماده 12 قانون جرائم رایانه ای هرگونه کپی برداری، پیگرد قانونی دارد.

logo-samandehi

کانال آموزشی و خرید در تلگرام

خرید امن

Powerd by: Dlsell.ir - Copyright © 2020