گلچینی از جوک های خنده دار تلگرامی

گلچینی از جوک های خنده دار تلگرامی

امیدواریم از (گلچین جوک های تلگرامی) که در پایگاه اینترنتی دی ال سل برای شما آماده کردیم لذت ببرید.

 بقیه در ادامه مطلب...

به خودتون چی میزنید که طرفو بغل میکنین عطرتون رو تنش میمونه!؟
من عطرام رو تن خودم نمیمونه
*****
یه رفیق داشتم،
میگفت تهران بارون که شدید میشه،
شهر بوی لوازم آرایش میگیره...
*****
‏یه بارم رفتم خونه بو سیگار میدادم، فرداش دیدم بابام یه جزوه معایب سیگار گذاشته تو اتاقم

، منم یه جزوه ضررای نمک گذاشتم تو کیفش،

جزوه ضررای ورزش نکردنو گذاشتم تو ماشین و جزوه مضرات نوشیدنی وسط غذا رو گذاشتم تو آشپزخونه.

فرداش دیدم شماره چنتا ساقی گذاشته تو اتاقم
*****
آخرین باری که تو فوتبال موفق به شکست تیم ملی عراق شدیم برمیگرده به فیلم اخراجی ها

بایرام لودر باقالی، بیژن قالپاق بزغاله، حاجی گرینوف، امیر دودو عملی تو ترکیب بودن
*****
‏یبار به دختر همسایمون پیشنهاد دوستی دادم رد کرد

رفتم رو دیوار خونشون بنویسم
فقط یه فرصت بده تا نشونت بدم عشق یعنی چی
تا نصفش رسیدم بابای دختره سر رسید گفت داری چیکار میکنی ؟؟
مجبور شدم بنویسم
فقط یک فرصت بده تا نشونت بدم قالیشویی یعنی چی
چقدر قالی شستم اون موقع
*****
‏تو هواپیما از مرز ایران که خارج شدیم شلوارمو درآوردم که با شلوارک راحت باشم
دیدم همه دارن بد نگاه میکنن گفتم چتونه مگه نگفت از مرز خارج شدیم؟
بابام گفت چرا اسكل ولی داریم میریم عراق سفر زیارتیه
*****
دخترای باهوش شوهر نمیکنن
چون میدونن،
ازدواج یعنی از دست دادن
توجه هزاران مرد
وبدست آوردن بی توجهی
یک مرد نفهم
البته شمایی که خواستگار نداری
بحثت كلا جداست
*****
تو آسانسور بودم
یه خانمی سوار شد گفت :چطوری؟؟؟؟
منم گفتم : الحمدالله
طرف دست زد به هندزفریش یعنی دارم با موبایل صحبت میکنم

منم تسبیح رو از جیبم در آوردم و ادامه دادم:الحمدالله الحمدالله .....
فکر کرده من کم میارم، والا
*****
دیشب رفته بودم پاساژ علاءالدین گوشی قیمت کنم؛مردی وارد مغازه شد گفت: آقا سلام مجدد!
یدونه دیگه از اون آیفون ایکس ها میخواستم!
فروشنده: یدونه دیگه؟
آره اونی که یه ساعت پیش ازتون خریده بودم دم در پاساژ از دستم دزدین :|||‏

حالا ‌‎ديروز من حواسم نبود به جای يکبار ، دو بار كارت مترو كشيدم الان بدجور دپرسم.

اون يارو چطور انقدر خونسرد لامصب؟
*****
‏من نمی‌دونم چطوری میگم پدر مادر از شکمشون میزنن تا بچه هاشون رو سیر کنن
ساعت ۶ صبح بیدار شدم
دیدم بابام نیم ساعت زودتر بیدار شده صبحونه خورده
گفتم بابا جایی میخوای بری
گفت نه نون کم بود ، ترسیدم تو بیدار شدی تمومش کنی
*****
یارو میره خارج. میگن : اسمت چیه ؟
میگه :
SUN OF GOD BETWEEN TWO WATER OF ORIGINAL

میگن : یعنی چی؟
میگه : شمس الله میاندوآبی اصل
*****
۳ تا پیره زن تصمیم میگیرن ازدواج کنن
یه آگهی میدن روزنامه

یکی بگیر.....دوتا جایزه ببر
*****
ﺍﺯ ﯾﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :

ﻭﻗﺘﯽ ﻫﻮﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯿﺪ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﺜﻶ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩ؟
ﮔﻔﺘﻨﺪ :5 ﺩﺭﺟﻪ
ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺑﺨﺎﺭﯼ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻣﯿﺸﯿﻢ
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺍﮔﻪ ﺑﺸﻪ ﺻﻔﺮ ﭼﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﺑﺨﺎﺭﯼ ﻣﯿﭽﺴﺒﯿﻢ
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺍﮔﻪ ﺷﺪ ﻣﻨﻬﺎﯼ 5 ﺩﺭﺟﻪ ﭼﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﺨﺎﺭﯾﺎ ﺑﻐﻞ ﻣﯿﮑﻮﻧﯿﻢ
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﻨﻬﺎﯼ 10 ؟
ﮔﻔﺖ : ﺍﻭﻧﻮﻗﺘﺲ ﮐﻪ ﺑﺨﺎﺭﯾﺎ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﮑﻮﻧﯿﻢ
*****
زنی زشت و بدقیافه با دوتا بچه وارد فروشگاهی میشه
فروشنده میگه وقت به خیر خانم ، این بچه‌ها دوقلو هستن؟

زنه با عصبانیت به فروشنده نگاه میکنه و میگه:
چطور میتونن دو قلو باشن؟!
یکیش هفت سالشه ، یکی ده سال! تو یا کوری یا خیلی احمق !

فروشنده جواب میده: ببخشید خانم من نه کورم نه احمق!
فقط باور نمیکنم با اين قيافه داغونتون یک نفر حاضر شده با شما ازدواج کنه
*****
مصرف علف از زمان حضرت مولانا رواج داشته ، مثال :
باغ سلام ميكند ، سرو قيام ميكند
سبزه پياده ميرود،غنچه سوار ميرسد

دم ساقیاشون گرم
*****
‏وضع موسیقی مملکت الان در حدیه که حتی اگر یکی خوب آروغ بزنه...

با دوستاش یه گروه تشکیل میدن به اسم آروغ بند و از همون هفته اول کنسرت ام میذارن
*****
بابام میگه تو رو خدا میبینی رسم دنیا رو
میگم‌ چیشده ؟

همین عربستان ما رو مسلمان کرد
الان خودش زده زیرش
*****
‏داستان آب خونه ما اینجوریه که تو حموم داد میزنم مامان آب رو ببند

میگه آب باز نیست ذلیل مرده
یهو فشار آب دو برابر میشه
*****
امروز با داداشم حرفم شد بحث بالا گرفت

دختر کوچولوِ داداشم گفت بابا حق با عموم س!

گفتم تو نمیخواد از حقِ من دفاع کنی نیم وجبی،
گفت عمو من مدافع حقوق حیواناتم!

کسی کتاب مبارزه با افسردگی دارع؟
*****
نصف النهار چیست ؟

غذایی است که ما هر شب می خوریم
*****
‏یه فیلترشکن پیدا کردم انقدر خوبه که بعد هر وصل شدنم میخونم:
لایق وصل تو که من نیستم
*****
وقتی با گوز میشه بخندونیش...

نیازی به گرفتن کادوهای گرون قیمت نیست...
والا
*****
دیشب از جردن با پورشه رد میشدم، یه دفه یه بچه پرید جلو ماشینم!

همچین زدم رو ترمز!

پتو از وسط پاره شد
*****
یه بارم رفتم دماغمو عمل کنم

دکتره یه نگاه کرد گفت:داداش شما صبر کن یکم علم پیشرفت کنه کُلاً سرتو عوض کن!!!
*****

دبیرستان بودم دختره بهم گفت اگه معدلت امسال خوب بشه بازم باهات میمونم
این داستان‌ ادامه داشت تا خود دانشگاه

بعد فهمیدم بابام‌ بوده
*****
سرما خوردگی فقط اونجاش که تو یه بحث جدی داری اظهار نظر میکنی ...
یهو یه حباب از دماغت میزنه بیرون
*****
جدی تن پوش حموم دارید؟!

من از حموم میام بیرون خودمو میندازم رو فرش انقدر غلت میزنم تا خشک شم

نوشتن دیدگاه