50 جوک خنده دار تلگرامی - پایگاه اینترنتی دی ال سل
در این پست از پایگاه اینترنتی دی ال سل، جوکهای خنده دار تلگرامی را برای شما آماده کرده ایم که امیدواریم از آنها لذت ببرید.
اینکه 98/8/8 و 98/8/9 پشت سر همن خیلی خوبه. حجم زایشگاه ها تقسیم میشه تو دو روز از مسئولین خواهشمندیم تاریخای رندو بندازن پشت سر هم
*****
یارو دوستشو ناجور زده بود.
کار به دادگاه کشید!
قاضی میپرسه چرازدیش؟
میگه 10 سال پیش بهم گفته بود اسب آبی
قاضی : 10 سال پیش گفته الان زدیش؟
یارو :دیشب تازه اسب آبی رو تو تلوزیون دیدم
*****
چجورﻯ عکس می گیرید که هم ناخون پاتون هم گربه تون هم لیوان قهوه ﻭ گل و دست و کتابتون تو عکس میﺍفته
الاﻥ خواستم اینجورﻯ عکس بگیرم علاوه بر پاره شدن خشتک، کمرم هم رگ به رگ شد
*****
تو دانشکده سینما وقتی بخوان به دخترا تیکه بندازن میگن:
"فیلم عشقیمون رو بسازم خانمی؟"
که اکثرا هم با جواب"برو مستند عمه تو بساز"مواجه میشن
*****
از جففففر می پرسن وقتی زنت خونه نیست چیکار می کنی؟
میگه : استراحت ...
می پرسن وقتی خونه هست چیکار می کنی؟ میگه استقامت
*****
نوشته هایی داخل باشگاههای ورزشی در جهان
روسیه :
هیچ انسانی مادر زاد قهرمان نبوده است
آمریکا :
انسان مرده انسانی ست که ورزش نمیکند
آلمان :
سربازان ما با ورزش کردن دیگر نیازی به سلاح ندارند
ایران :
باشگاه هیچ مسئولیتی درقبال وسایل شما ندارد
وزنه ها را در جای خود قرار دهید
*****
به جففففر میگن میوه های باغ مردم را نخور حرومه...
میگه: من واسه حلال و حرومش نمیخورم!!!
من واسه خاصیتش میخورم!!!!!
*****
دختر همسایمون تو بیو نوشته گیاهخوار و فقط عکس سالاد سبزیجات میزاره تو پیجش
دیروز تو صف نذری قیمه دعواش شده بود میگفت چرا تو قابلمه همه 3 تیکه گوشت میزارین تو قابلمه من 2 تیکه
*****
نام همسر در موبایل آقایون:
بعد ١ ماه : عزیزم
بعد ٢ ماه : خانمم
بعد ٣ ماه : همسرم
بعد ١ سال : منزل
بعد ٢ سال : هیتلر
بعد ٣ سال : عزرائیل
بعد ۴ سال :unknown
*****
سال ۹۳ بخاطر دختری که دوسش داشتم مجبور شدم برم خدمت ولی وقتی برگشتم نامزد کرده بود انگار دنیا رو سرم خراب شده بود هیچوقت خیانتشو نبخشیدم
اونروزا اینقد حالم خراب بود که با کل دوست دخترام کات کردم برگشتم تو همون خونه قدیمی با زنم زندگی کردم.
*****
من اعتراف میکنم بچه بودم بارها خودمو به مریضی زدم نرم مدرسه
ولی هنوز تو این فکرم اون دکتری که منو معاینه میکرد و برام دارو تجویز میکرد مدرکشو از کجا گرفته بود
خاک تو سرت دکتر ✋
*****
استوری اول :تسلیت شهادت امام رضا
استوری دوم:تبریک زادروز کوروش و من یک آریایی ام
استوری سوم:آغاز ماه ربیع الاول مبارک
استوری چهارم:گریم هالووینم‌چطوره
انگار مجبورشون کردن برا هر مناسبتی استوری بذارن، تسمه تایم پاره نکنی دلاور
*****
توپ ⚽️
تانک
انبر دست
دماغ مدیررررررررررررررر
چه گندس
اگه حذف شدم
خدافظ
*****
لپ تاپم رو بردم نمایندگیش میگم ضربه خورده کا نمیکنه
یارو میگه:
ضربه فیزیکی؟!!
گفتم نه بی محلی کردم یکم ضربه روحی خورده!!
*****
یه سایت خارجی اعلام کرده
ایرانیا جزو عصبانی ترین و
بددهن ترین مردمان?
کثافت های دروغگو
*****
کی گفته قدرت تشخیص و تفکیک رنگ اقایون ضعیفه؟
امروز تو مغازه گفتم اون نَمَد قرمزه لطفا..آقاهه گفت سرخ ابیه
گفتم اون زرده لطفا. گفت لیموییه
دیگه اخر فقط با سنگ میزدم به نمدِ مورد نظر و سرتکون میدادم که سوتی ندم..!
*****
با دو دسته از آدما هیچ وقت بحث نکن..
یکی کسایی که شبکه چهار نگاه میکنن
یکی کسایی که شلوار پارچه ای رو با کتونی میپوشن.!!
.
.
.
اینا هیچی برا از دست دادن ندارن
*****
روزی جوانی از پدرش پرسید چرا انسانها اینقدر برای پول همدیگر را می آزارند و به هم بدی میکنند؟
پدرش قوطی کبریت از جیب در آورد سه عدد کبریت را گرفت.
و دو عدد آن را دوباره در قوطی نهاد آن یک عدد را نصف کرد.
و با آن نصفه که نوک تیزی داشت
لای دندان خود را تمیز کرد و گفت:
چه میدوووونم!!
*****
از داستان یوسف پیامبر نتیجه میگیریم که چون زلیخا حجابشو رعایت نمیکرد
یوسف محل سگ بهش نذاشت بعد که با حجاب شد یوسف رفت گرفتش ☺️
پس خواهرم اگه میخواهی شوهر کنی حجاب و رعایت کن
*****
+آروم باش جعفر، این یه جرّاحى ساده و کوچیکه.
سعى کن استرس نداشته باشى
-ولى آقاى دکتر، اسم من که جعفر نیست...
+میدونم عزیزم، جعفر منم
*****
از مدیر بانک مرکزی سوال کردن :
چرا کارت زودتر از وجه نقد از دستگاه عابر بانک بیرون میاد؟
جواب داد:
چون این ملت تا پول میبینن همه چی یادشون میره.
انصافا اینو دیگه راست گفته
*****
تهرانیه تو هواپیما بوده حوصلش سر میره، گیر میده به جفففر که بغل دستش نشسته بوده...میگه بیا نفری 2 تا سوال از هم بپرسیم
هر سوالی که تو اشتباه جواب دادی 5 هزار تومن بده بهم
هر سوالی که من اشتباه جواب دادم 50 هزار تومن بهت میدم.جفففر با بی میلی قبول می کنه...
خلاصه طرف شروع میکنه: فاصله بین زمین و نزدیک ترین ستاره به اون چقدره؟
جفففر بدون فکر 5 تومن در میاره میده به طرف
حالا جفففر میپرسه: اون چیه که با سه پا از کوه بالا میره و با 4 پا میاد پایین؟
طرف یه مدتی فکر میکنه...لپ تاپشو چک میکنه...از بغل دستیاش میپرسه ...خلاصه کلی کلافه میشه و 50 تومنو پیاده میشه
جففر سریع 50 تومنو میزاره جیبش
طرف ازش میپرسه: خب حالا اون موجوده چی هست
جفففر5 تومن در میاره میده بهش...میگه نمی دونم!!
*****
خدایی جدول لیگ برتر ایرانو میبینی شک میکنی جدول لیگ برتره یا جدوله مندلیفه
آلومینیوم. مس.فولاد.آهن.نفت...
*****
پدر: پسرم میخوام برات برم
خواستگاری!
پسر: زن نمیخوام
پدر: اگه دختر بیل گیتس باشه چی؟
☺️
پسر:اوکی حله!
پدر رفت پیش بیل گیتس: اومدم دخترتو واسه پسرم خواستگاری کنم.
بیل گیتس: نه، شرمنده
پدر: اخه پسرم معاون بانک جهانی هستش
بیل گیتس: اوکی حله!
پدر رفت پیش رییس بانک جهانی و گفت:
میتونین پسرم رو استخدام کنین و پست معاونت بدینش؟
رییس: نه؛ شرمنده!
پدر: اخه پسرم داماد بیل گیتس هستش.
رییس: اوکی حله!
به این میگن کلاه برداری !!!
*****
جففففر با خانمش رفت بازار کفش بخرن
زن به فروشنده گفت :
آقا ، یه کفش پاشنه بلند میخوام
جففففر :
نخیر ، آقا کفش ساده براش بیارید
فروشنده :
آقا اجازه بدین خانم خودشون انتخاب کنن
جففففر :
داداش ، من قراره باهاش کتک بخورم یا تو ؟
*****
پلیس افتاده دنبال معتاده از تیر چراغ‌برق رفته بالا!
میگن بیا پایین میگه اینجا دیگه به نیرو هوایی ربط داره به شما ربط نداره
با تشکر از ساقی‌های عزیز بخاطر جنسهای خوبشون؛ لطفا دوز رو بیارید پایین این کلاغ نمیاد پایین
*****
پاسخ رئیس زندان شیراز به خبرگذاری که پرسید چرا جمعیت زندانیان شیراز نسبت به بقیه شهرها کمتر است؟
خوب عامو اینجو کی حال داره بره دزدی؟
گیریم رف، کدوم صابخونه ای حال داره زنگ بزنه پلیس؟
گیریم حالو زنگ زد پلیسو، کدوم پلیسی حال داره بره صحنی جرم؟
گیریم پلیسم رف، کدوم قاضی حال داره حکم بده؟
گیریم حکمو داد، سربازو ایقد بی حاله که دزدو فرار میکنه...
خوب اینکه الحمدلله مردمون شیراز اهل خلاف ملاف نیستن عامو. خداااااااااوکیلی اینام که میبینی زندانن همشون آزادن، حال ندارن برن خونه
*****
یارو میره رستوران سوپ بخوره
سفارش میده ولی خیلی طول میکشه ،
میبینه یکی اونور نشسته ، یه کاسه سوپ جولوشه و داره سیگار میکشه .
میگه : جناب من عجله دارم ، سوپ شمارو بخورم، سوپ من که اومد مال شما
سوپ رو که تا آخرش میخوره میبینه یه مارمولک خشکی تهش چسبیده !
هر چی خورده بود بالا میاره تو کاسه !
اون سیگاریه میگه :
تو هم دیدیش؟!!!
*****
یارو میره نونوایی میبینه صف مردونه شلوغه،صف زنونه خلوته
میره تو صف زنونه میگه:
خانومم گفته دو تا نون بده
*****
دوست دختر جفررر: عزیزم این شارژی که فرستادی شارژ نشد.
جفر: زر نزن پس چرا من زدم شارژ شد!!!
*****
یبار جففففر تو مجلس‌عروسی از یکی خوشش اومد رفت شماره بده، دختر ناراحت شد بهش گفت نمیفهمی که من متاهلم؟
گفتم نه از کجا بفهمم؟
گفت احمق نمیبینی لباس عروس تنمه؟
*****
آقا این ماجرا محشره
آرسنال یه بازیکن داشته به اسم وات . یه سری داور بهش کارت زرد میده و اسمش رو میپرسه که یادداشت کنه , وات جواب میده "وات". داور سه بار سوالش رو تکرار میکنه و هر بار همین جواب رو می‌شنوه (در واقع داور فکر کرد میگه What) , بعد به خاطر اینکه فکر میکرد بازیکن سر کارش گذاشته کارت زرد دوم رو میده و اخراجش میکنه
*****
مردی الاغش را به بازار الاغ فروشان برد و آنرا 30 اشلون فروخت...
خریدار بر بالای سکویی رفت و تا توانست از سجایا و مزایای الاغ گفت و آنرا به مزایده گذاشت.
یکی گفت:
من آنرا 40 اشلون میخرم .
دیگری گفت: 50 اشلون باشد مال من.
از آن سو مرد دیگری گفت: 60 اشلون ختم کلام ...
مرد با خودش گفت: یقینا این الاغی که فروخته ام بیشتر از اینها می ارزد که خلق الله حاضرند تا 60 اشلون بابتش پول بدهند.
لذا گفت: 90 اشلون مال خودم مجددا.
90 اشلون یک...
90 اشلون دو ...
و الاغ را دوباره با 90 اشلون خرید.
فروشنده مرد را به کناری کشید و به او گفت: تو هم خوب میفروشی و هم خوب میخری
از کجا آمده ای؟
پاسخ داد: از بورس ایران
*****
جفر میره کلاس غیرت
خیلی غیرتی میشه
زنش میخواسته بره بیرون
میره جلوش وایمیسه
با صدای بلند میگه کجا میری؟
زنش میگه با اصغر قرار دارم
میگه با اصغر میری
با اصغرم برمیگردی
فهمیدی؟
*****
خانمه پشت فرمون بود چراغ سبز شد نرفت ، زرد شد نرفت ، قرمز شد نرفت
افسره رفت بغلش گفت خانم شرمنده ما همین سه رنگ و داریم
پسندتون نشد؟
*****
جعفر بازنش میره سمینار خانواده
سخنران میگه: باید عشقتون رو به
همسرتون نشون بدین!
جعفر از تو جیبش عکس دوست
دخترشو درمیاره ،به زنش میگه
این عشقمه...!
*****
یه روز یه خره به یه اسبه با حسرت نگاه می کنه با خودش میگه :
” ای کاش ادامه تحصیل می دادم ! ! !
*****
خسیسه صبح ازخواب پامیشه می بینه زنش کنارش مرده....
داد میزنه به دخترش میگه:
ملیحهههههه ننت مرده...
چایی برا دو نفر دم کن..!!
*****
یه روز جففففر زنگ میزنه یه جایی میگه:
ببخشید آقا اونجا شماره 2222222؟
طرف میگه: بله بفرمایین!
میگه آقا میشه به آتش نشانی زنگ بزنید بگید انگشت من توی شماره 2 گیر کرده؟؟؟
*****
اصفهانیه کرم معده میگیره.....
کرمه تو معده اصفهانیه زخم معده میگیره
*****
به جعفر میگن : یه داستان برات تعریف میکنیم ببین کجاش دروغه،
میگه : باشه،
داستان: ( یه روزجمعه مردی از کنار خیابان رد میشد ناگهان تصادف میکنه و سرش قطع میشه مردم میرن از داروخونه چسب میگیرن و سر مردُ به تنش میچسبونن ویارو پامیشه به راهش ادامه میده )
حالا کجای این داستان دروغ بود،
جعفر در جواب میگه: خوب معلومه جمعه که داروخونه باز نیست
*****
به جففففر میگن این خیابون کجا میره؟
میگه من ۴۰ ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره
*****
استقبال زنان روستایی از همسران چوپانشان...
پسرم صدای سگ میاد ببین باباته؟
*****
جففففر می ره کربلا، قبر مختار رو بغل می کنه می گه:
“دمت گرم! عجب فیلمى بازى کردى!
*****
ورزش صبحگاهی از دید یه شیرازی:
ورزش صبحگاهی همونو که از اسمش پیداس یعنی ,ورزش صبحه اونم گاهی!!
همیشه که نه؟! گاهی
*****
دست شوهرم قطع شده بود با دیدن فیلماتون دوباره رشد کرد
از وقتی سریال های شما رو دیدم پوستم خیلی شفاف شده
قبولی در کنکور رو مدیون شبکه آی فیلم هستم. مرسی که هستی
ما دیگه ماهواره مون رو انداختیم تو انباری و فقط آی فیلم نگا میکنیم
آی لاو یو آی فیلم
*****
دبیر ادبیاتمونو پای بساط عرقخوری گرفتن،
مامورا رو قانع کرد در اونجا منظور از
اون عرق، شراب عرفانی و نزدیکی به خدا بوده؟
ولش کردن
*****
یارو به زنش میگه عزیزم انقدر حرف نزن واسه پوستت ضرر داره
زنش میگه حرف زدن به پوست چه ربطی داره؟
میگه وقتی زدم سیاه و کبودت کردم ربطشو میفهمی
*****
آبادانیه داستانه شکارشو برا دوستش تعریف میکرده:
رفتیم شکار یه پرنده دیدم تیر اولو زدم تمام کاکولش ریخت
تیر دومو زدم پرهاى سینش ریخت
تیر سومو زدم پرهاى زیر بالش ریخت
رفیقش میگه:
میگوما تو تفنگت فشنگ میذاشتى یا واجبى!!!
*****
بچه : الووووو....110؟؟
پلیس : بله بفرمایید ؟
بچه : منو به زور این جا نگه میدارن...!
پلیس : آروم باشید ! الان دقیقاً کجا هستید ؟!
بچه : مدرسه!
پلیس: کره خر
دیدگاه‌ها